در حقیقت ما از خود آدمها متنفر میشیم یا از ویژگیهای نفرتانگیزشون؟
چرا از بعضی آدمها متنفر میشیم؟
چون فقط دارای یه سری ویژگیهای نفرتانگیز و آزاردهنده هستند؟ یا گاهی متنفر میشیم چون وجود اون ویژگیهای نفرتانگیز رو کم و بیش در خودمون هم میبینیم؟ با تنفرمون هم در برابر اون شخص و هم در برابر خودمون طغیان میکنیم. طغیان در برابر خود. از خودمون میترسیم، از این که ما هم اون ویژگیهای آزاردهنده رو داریم که گاهی ممکنه در رفتار و تعاملات ما ظهور کنه میترسیم، پس متنفر میشیم، طغیان میکنیم. طغیانی که جلوگیری میکنه از بروز اون ویژگیهای نفرتانگیز و آزاردهنده در درون ما. نفرت و یا طغیانی که همیشه به ما یادآوری میکنه و میگه ببین اون ویژگیها رو، ببین چقدر آزار میده دیگران رو، ببین چقدر سیاه و کثیفه، مبادا روزی اجازه بدی وجودت بستری بشه برای رشد این ویژگیهای آزاردهنده و تو هم تبدیل به همون آدم نفرتانگیزی بشی که همیشه ازش متنفر بودی.
درباره این سایت